شاید به نظرتان عجیب باشد اما اگر به یک کشور انگلیسی زبان مهاجرت کنید و بخشی از خانه شما با مشکل مواجه شود، حال می خواهید از ابزار مختلف برای تعمیر آن بخش استفاده کنید و یا فرد تعمیر کار از شما ابزاری بخواهد؛ آیا با ابزار در زبان انگلیسی آشنایی دارید؟
ابزار آلات در زبان انگلیسی به معنی Tools است و به جعبه ابزاری که مجموعه از این ابزار رد در خود جای می دهد Toolbox می گویند
احتمالا یکی از این جعبه های آبی یا خاکستری رنگ را شما نیز در خانه همراه دارید. در کشورهای انگلیسی زبان از آنجایی که هزینه کارهای یدی بسیار بالا است افراد ترجیح می دهند بسیاری از این کارها را خودشان انجام دهند. در ادامه با نام ابزار ها آشنا می شویم.
واژه های پر کاربرد ابزار آلات
Hammer چکش
Screwdriver پیچ گوشتی
Philips screwdriver چهارسو
Mallet پتک
Wrench (US)// spanner (UK) آچار، مهره بازکن
Adjustable wrench آچار فرانسه
File سوهان
Monkey wrench // pipe wrench آچار شلاقی
Nut مهره
Washer واشر
Ax / hatchet تبر
Level تراز در بنایی
Electrical tape چسب نواری سیاه رنگ
Thread seal tape نوار تفلون درزبندی
Tape measure متر اندازه گیری
Allen wrench آچار آلن
Chisel مغار
scraper کارتک
Sandpaper کاغذ سمباده
wire stripper سیم لخت کن
Wire cutter سیم چین
Pliers انبردست
Needle-nose pliers دم باریک
Vise گیره
Electric drill دریل برقی
drill bit مته دریل
Handsaw اره چوب
Hacksaw اره آهن
Pilers انبردست
Vise گیره نجاری
Drill bit مته
Screwdriver پیچ گوشتی دو سو
Phillips screwdriver پیچ گوشتی چهار سو
Nail میخ
Chain زنجیر
سطل bucket
چکش hammer
قیچی scissors
جعبه ابزار toolbox
بیل shovel
واشر washer
متر tape measure
سنجاق pin
انبردست Pliers
پیچ nut
نردبان ladder
چراغ قوه flashligh
فهرست ابزارها به زبان انگلیسی
اسم ابزار به انگلیسی معنی آن مثال انگلیسی ترجمه فارسی در مرکز زبان گات
Bolt
پیچ
I want to get to the bolt very quickly
من می خواهم خیلی سریع به پیچ و مهره برسم.
Nail
میخ
I knocked the nail into the wall
میخ را به دیوار کوبیدم.
Screwdriver
پیچ گوشتی
I’ll need that screwdriver to loosen these screws
برای باز کردن این پیچ ها به آن پیچ گوشتی نیاز دارم.
Bradawl
سوراخ ساز
Push the bradawl centrally through the keyhole
برادول را به سمت مرکز سوراخ کلید فشار دهید.
Handsaw
اره دستی
Before using a handsaw, check the grip
قبل از استفاده از اره دستی، دستگیره را بررسی کنید.
Nut
مهره
Use a wrench to loosen the nut
برای شل کردن مهره از آچار استفاده کنید.
Screw
پیچ
The screw was so tight that it wouldn’t move
پیچ آنقدر محکم بود که تکان نمی خورد.
Wrench
آچار
The bolts can only be released with a wrench
پیچ ها فقط با آچار آزاد می شوند.
Backsaw
اره پشت دار
Use the backsaw to remove the corners on the bottom piece
از اره پشت دار برای برداشتن گوشه های قطعه پایین استفاده کنید.
Mallet
پتک
Use a mallet to hammer in the tent pegs
برای کوبیدن میخ های چادر از پتک استفاده کنید.
Hammer
چکش
She used a hammer to chip away the stone
او از چکش برای جدا کردن سنگ استفاده کرد.
Adjustable wrench
آچار فرانسه
He does not use this adjustable wrench
او از این آچار قابل تنظیم استفاده نمی کند.
Coping saw
اره کمانی
To do this, you need a miter saw and a coping saw
برای این کار به یک اره میتر و یک اره مقابله ای نیاز دارید.
Pipe wrench
آچار شلاقی
I want to buy a pipe wrench
من می خواهم یک آچار لوله بخرم.
Hacksaw
اره برقی
A hacksaw always comes in handy for cutting plastic pipes
اره برقی همیشه برای برش لوله های پلاستیکی مفید است.
Spirit level
شاقول
There are two spirit levels on the shield
دو شاقول روی سپر وجود دارد.
Pocketknife
چاقوی جیبی چندکاره
I got a really good pocketknife for $ 10
من یک چاقوی جیبی چندکاره جیبی واقعا خوب به قیمت 10 دلار گرفتم.
A pair of scissors
قیچی
She took a pair of scissors and cut the string
او یک قیچی برداشت و رشته را برید.
Chainsaw
اره برقی
A vandal with a chainsaw cut down a tree
یک خرابکار با اره برقی درختی را قطع کرد.
Cordless drill
دریل شارژی
A cordless drill and other items also were stolen
یک مته شارژی و سایر اقلام نیز به سرقت رفت.
Brace
مهاربند
The miners used special brace to keep the walls from collapsing
معدنچیان برای جلوگیری از فروریختن دیوارها از مهاربندی مخصوص استفاده کردند.
Lineman’s pliers
انبر خطی
Hand me that lineman’s pliers, please
لطفاً انبر خطی را به من بدهید.
Toolbox
جعبه ابزار
A good toolbox is a handy thing to have in any house
یک جعبه ابزار خوب یک چیز مفید برای هر خانه ای است.
Electric drill
دریل برقی
The workers are using the advanced electric drill
کارگران از مته برقی پیشرفته استفاده می کنند.
Corkscrew
چوب پنبه باز کن
There’s a knack to using this corkscrew
استفاده از این مارپیچ مهارتی دارد.
Diagonal pliers
انبردست مورب
I went down to the cellar to find diagonal pliers
برای یافتن انبر مورب به سرداب رفتم.
Tape measure
متر نواری
The carpenter should have used his tape measure
نجار باید از مترش استفاده می کرد.
Plunger
لوله بازکن
I bought a sink plunger to clear the blocked kitchen sink
من یک لوله بازکن سینک خریدم تا سینک مسدود شده آشپزخانه را پاک کنم.
Caulking gun
تلمبه بتونه زنى
You can have a wonderful time caulking with a caulking gun
شما می توانید با درزبندی با تفنگ درزبندی اوقات خوبی داشته باشید.
Slip joint pliers
جفت انبر مفصلی
I need a hammer and a pair of slip joint pliers
به یک چکش و یک جفت انبر مفصلی نیاز دارم.
Stepladder
نردبان
I can’t reach the top shelf unless I use a stepladder.
من نمی توانم به قفسه بالایی برسم مگر اینکه از نردبان استفاده کنم.
Needle nose pliers
دم باریک
Can you please give me a pair of needle nose pliers
میشه لطفا یک دم باریک به من بدهید؟
Hammer
چکش
The two boys were there, busily working with hammer and saw
دو پسر آنجا بودند و مشغول کار با چکش و اره بودند.
Mallet
پتک
He hits the bull with the iron mallet and the bull bellows
او با پتک آهنی و دم گاو نر به گاو می زند.
Axe
تبر
A moment later, he dropped the axe and ran
لحظه ای بعد تبر را رها کرد و دوید.
Saw
اره
Saw is a hand tool for cutting wood or other hard materials, typically with a long, thin serrated blade
اره ابزاری دستی برای برش چوب یا سایر مواد سخت است، معمولاً با تیغه دندانه دار بلند و نازک.
Monkeywrench
آچار شلاقی
a Monkeywrench with one fixed and one adjustable jaw
یک آچار شلاقی با یک فک ثابت و یک فک قابل تنظیم
Chisel
اسکنه
A chisel is a tool that has a long metal blade with a sharp edge at the end
اسکنه ابزاری است که دارای یک تیغه فلزی بلند با لبه تیز در انتهای آن است.
Hatchet
تبر کوچک
a small ax with a short handle used with one hand
یک تبر کوچک با یک دسته کوتاه که با یک دست استفاده می شود
Scraper
خراشنده
Using a scraper to remove wallpaper can be very time-consuming
استفاده از اسکراپر برای حذف کاغذ دیواری می تواند بسیار زمان بر باشد
Wire
سیم
The flowers were bound together with thin wire
گل ها را با سیم نازک به هم می چسباندند
Paint thinner تینر رنگ A paint thinner is a solvent used to reduce thickness of oil-based paints or clean up after their use
رقیق کننده رنگ حلالی است که برای کاهش ضخامت رنگ های روغنی یا تمیز کردن آنها پس از استفاده استفاده می شود.
Anvil
سندان
a heavy block of iron or steel on which hot metals are shaped by hammering
یک بلوک سنگین از آهن یا فولاد که فلزات داغ با چکش روی آن شکل می گیرند
Sandpaper
سمباده
Using 220-grit sandpaper, lightly sand all the surfaces of the door and frames
با استفاده از سنباده 220، تمام سطوح در و چهارچوب را به آرامی سمباده بزنید.
Sharpening stone
سنگ سمباده
Sharpening stones, water stones or whetstones are used to grind and hone the edges of steel tools and implements.
سنگ های تیزکن، سنگ های آبی یا سنگ آهن برای تراشیدن و تراش دادن لبه های ابزار و ادوات فولادی استفاده می شود.
paintbrush
قلم مو
Hand the paintbrush up to Father on the ladder
قلم مو را به پدر روی نردبان بدهید.
Paint roller
غلتک رنگ
One a paint roller, rested on the jagged wall facing child, carefully rolling up and down
یکی غلتک رنگ، دندانه دار رو به کودک روی دیوار بدهید و با احتیاط بالا و پایین می چرخد.
Paint bucket
سطل رنگ
She was given a paint bucket to use as a toilet
یک سطل رنگ به او داده شد تا از آن به عنوان توالت استفاده کند.
Wheel barrow
بارو چرخ
He trundled a wheelbarrow to the backyard
یک چرخ دستی را به سمت حیاط خلوت برد.
دیدگاه شما