در ادامه با برخی از اصطلاحات رایج زمان در زبان انگلیسی آشنا می شویم.
معنی: این اصطلاح زمانی استفاده می شود که چیزی به زودی و یا قبل از زمان مقرر اتفاق بیفتد.
مثال: If you make the cakes ahead of time, then you’ll be able to focus on the decorations more
معنی: متوقف کردن انجام چیزی برای مدتی کوتاه یا حداقل تا روز بعد. هم چنین می تواند به عنوان زبان عامیانه به کار رود تا بگوید که چیزی کاملا پایان یافته است.
مثال: Right guys, you’ve worked really hard. I think it’s time to call it a night, I’ll see you all again tomorrow
Neither of us was happy in the relationship, so we decided to call it a day
دوره زمانی طولانی مثال: It’s been a month of Sundays since I last went to the theatre
در زبان انگلیسیDWELL ON THE PAST
TURN BACK THE HANDS OF TIME
معنی: وقتی کسی در مورد گذشته زیاد فکر می کند، و این یک مشکل می شود. مثال: I wish you’d stop dwelling on the past, she’s never going to come back. You need to move on with your life!
زمانی که انجام کاری زودتر از موعد مقرر به پایان می رسد از این اصطلاح استفاده می شود.
I started work later than anyone else, but while everyone was struggling to finish on time I beat the clock and finished work 15 minutes earlier
من دیرتر از بقیه کار را شروع کردم، ولی در حالی که همه در حال تقلا بودند که به موقع کارشان را تمام کنند من ۱۵ دقیقه زودتر کارم تمام شد.
دیدگاه شما