«جملات سببی» (Causative sentences) همان جمله هایی هستند که ما انجام دهنده ی آن فعل نیستیم و شخصی غیر از ما آن را انجام می دهند. درواقع کار را به عهده ی یک نفر دیگر می گذاریم. برای ساختن جملات سببی از فعلهای خاصی استفاده میکنیم و در حالت معلوم و مجهول، ساختارهای متفاوتی را برای آن در نظر میگیریم! جهت یادگیری اصولی و آسان گرامر زبان انگلیسی می توانید بهترین آموزشگاه زبان در تهران را برای یادگیری انتخاب کنید.
دو نوع فعل سببی وجود دارد:
۱-افعال سببی معلوم- در سببی معلوم کار توسط کسی انجام می شود که متخصص نیست.
۲-افعال سببی مجهول– زمانی که می خواهیم کاری را تخصصی انجام دهیم، از سببی مجهول استفاده می کنیم.
در فعل سببی معلوم کسی کار را انجام می دهد که متخصص نیست.
به عنوان مثال:
لاستیک ماشین شما آسیب دیده است – اکنون هم وسط یک اتوبان هستید و هیچ تعمیرگاهی پیدا نمی کنید اما دوستانی در ماشین تان هستند، بنابراین به آن ها می گویید که لاستیک را عوض کنند، چون شما بعد از رانندگی بسیار خسته هستید. بنابراین داخل ماشین می نشینید و آن ها لاستیک ماشین را برایتان عوض می کنند – “در این حالت شما به دوستان تان چیزی را می گویید و آن ها برای شما این کار را انجام می دهند، بنابراین این یک سببی معلوم است، چون اشخاص دیگر کاری را برای شما انجام داده اند، از طرفی متخصص نیستند.
۱-Make – افعال سببی معلوم
۲-Get – افعال سببی معلوم
۳-Have – افعال سببی معلوم
اگر بخواهیم فردی به اجبار کاری را برای ما انجام دهد از make استفاده می کنیم.
به عنوان مثال:
They make us polish shoes یا آن ها ما را مجبور کردند که کفش هایشان را برق بیاندازیم – (بنابراین در این مثال آن ها کفش ما را برق انداختند اما این اجبار به معنای این است که ما در مقابل این کار را برای آنها انجام ندادیم.)
* اضطرار– (زمانی که هرکسی از روی اضطرار کاری را برای ما انجام می دهد هم، از make استفاده می کنیم.
* به عنوان مثال:
She makes him clean her car او از او خواست که ماشینش را تمیز کند – در این مثال او در حال تمیز کردن ماشین شخص دیگر است – یعنی ماشینش را تمیز می کند – چون او پسر رئیس است و برای یک نوع اضطرار این کار را می کند.
* اجبار از روی احترام – (زمانی که شخصی به دلیل یک احترام کاری را برای ما انجام می دهد)
به عنوان مثال:
My Teacher made me to clearn the board یا معلمم من را فرا خواند تا تخته را پاک کنم. – در این مثال، معلم از من خواسته که تخته را تمیز کنم – یعنی یعنی من تخته را به خاطر اینکه خودم می خواستم تمیز نکردم، بلکه به خاطر احترام به معلم این کار را انجام دادم و زمانی که به من گفت این کار را انجام دهم، انجام دادم. اکنون که کاربرد های make را در تمام شرایط متوجه شدیم زمان آن است که جمله سازی کنیم. همان طور که می دانید قبل از شروع جمله سازی، باید ساختار را بفهمیم و قبل از ساختار باید زمان را بشناسیم، یعنی این که در چه زمانی از make استفاده کنیم. بنابراین ما برای make سه زمان داریم.
۱-زمان حال- make سببی
۲-زمان گذشته make سببی
۳-زمان آینده- make آینده
۴- زمان حال استمراری- make سببی
ساختار (از چپ به راست):
فاعل+ make/will make/am is are making+ (مفعول اول (یک کسی)+ فعل+مفعول دوم (یک چیزی
فاعل: انجام دهنده ی کار
* make = برای جملات حال – مثال: They make him polish the shoes یا آن ها او را مجبور می کنند که کفش ها را واکس بزند.
* make = برای جملات گذشته – مثال: They made him polish the shoes یا آن ها او را مجبور کردند که کفش هایشان را واکس بزند.
* will make = برای جملات آینده – مثال: They will make him polish the shoes یا آن ها او را مجبور خواهند کرد که کفش هایشان را واکس بزند.
* Is/ Am/ Are- Making = برای جملات حال استمراری – مثال: They are making him polish shoes یا آن ها در حال مجبور کردن او هستند که کفش های شان را واکس بزند.
۲-مفعول (بعضی یا someone): مانند هر اسم، ضمیر
۳-فعل: کلمه ای که برای نشان دادن و انجام شدن فعالیتی استفاده می شود.
۴–مفعول: مفعول یک اسم یا ضمیر است و معنای حرف اضافه را می گوید.
مثال ها/ تمرین ها:
* They make us polish shoes آن ها ما را مجبور کردند که کفش ها را واکس بزنیم
* He makes us Laugh او باعث شد ما بخندیم
* They made me understand آن ها باعث شدند من بفهمم و متوجه شوم
* I make them teach English من باعث شدم آنها انگلیسی درس بدهند
کاربرد فعل get:
فشار آوردن به کسی برای انجام چیزی، کاری”
ساختار:
فاعل+ Get/Got+ (مفعول اول (یک کسی)+مفعول دوم (یک چیزی
مثال/ تمرین ها:
* They get us polish shoes ان ها باعث شدند ما کفش ها را واکس بزنیم
* He is getting us Laugh او ما را به خنده وا داشت
* He gets her fool او باعث شد که او مسخره بازی در بیاورد
* They are geting me understand آن ها باعث شدند من بفهمم و متوجه بشوم
کاربرد فعل have:
* برای درخواست کردن– درخواست از کسی برای انجام چیزی یا کاری
ساختار:
فاعل+ have+ (مفعول اول (یک کسی)+ فعل+مفعول دوم (یک چیزی
۱-فاعل= به این معنی که؛ چه کسی یا چه چیزی فعالیت را انجام می دهد.
* (Have) — برای درخواست کردن از کسی برای انجام کاری یا چیزی به کار می رود.
۲-مفعول= مانند هر اسم یا هر ضمیری.
۳-فعل= کلمه ای که برای نشان دادن حقیقتی به کار می رود که به آن فعل می گویند.
۴-مفعول= مفعول یک اسم یا یک ضمیر است و معنی حرف اضافه را می گوید.
مثال ها/ تمرین ها:
* They have us polish shoes آن ها از ما خواستند که کفش هایشان را واکس بزنیم
* He has us Laugh آن ها از ما خواستند بخندیم
* They have me understand انها باعث شدند من بفهمم و متوجه شوم
افعال سببی مجهول برای زمانی هستند که می خواهیم فردی یک کار تخصصی انجام دهد.
مثال: خب مثلا یک مشکل در پنکه شما ایجاد شده و شما با برق کار تماس خواهید گرفت و او به خانه شما می آید و مشکل شما را مورد بررسی قرار می دهد ، بنابراین این یک مشکل سببی مجهول است ، زیرا فرد یک متخصص و شخص حرفه ای است و در حال ارائه یک کار تخصصی می باشد.
انواع:
* Present – Passive Causative حال- سببی مجهول
* Past – Passive Causative گذشته- سببی مجهول
* Future – Passive Causative آینده- سببی مجهول
* Present Continuous حال استمراری
* Past Continuous گذشته استمراری
* Preent Perfect حال کامل
* Past Perfect گذشته کامل
* Must باید
* Going To در حال . . . ( قصد انجام کاری را داشتن)
ساختار:
فاعل+ Get/have+ مفعول (یک چیزی)+ شکل سوم فعل
I Polish my shoes
من کفش هایم را واکس می زنم. I get/have my shoes polished
من مجبور شدم کفش هایم را واکس بزنم
I Cut my Hair
من موهایم را کوتاه می کنم I have my Hair Cut
از من درخواست شد موهایم را کوتاه کنم
I Wash my Car
من ماشینم را می شویم I get/have my Car Washed
از من خواسته شد/ باعث شدند ماشینم را بشویم.
I repair Computer
من کامپیوتر را تعمیر می کنم I get/have my Computer repaired
من مجبور شدم کامپیوتر را تعمیر کنم
She Operates Computer
او کامپیوتر را اجرا می کند. She get/have her Computer Operated
او باعث شد کامپیوترش اجرا شود
دیدگاه شما